بزرگترین وبلاگ تخصصی ، تفریحی ایرانیان

بزرگترین وبلاگ تخصصی ، آموزشی و تفریحی ایرانیان

بزرگترین وبلاگ تخصصی ، تفریحی ایرانیان

بزرگترین وبلاگ تخصصی ، آموزشی و تفریحی ایرانیان

علائم اعتیاد به اینترنت

ساعت 4 صبح که از خواب بیدار شده‌اید و برای آب خوردن به طرف آشپزخانه می‌روید در بین راه Emailهایتان را چک می‌کنید.

وقتی مودم را خاموش می‌کنید احساس پوچی می‌کنید، مثل اینکه عزیزی را از دست داده باشید.

تصمیم می‌گیرید یکی دو سالی بیشتر در دانشگاه باشید فقط بخاطر دسترسی رایگان به اینترنت.

در نامه‌های پستی هم از Smiley (مثل (-: ) استفاده می‌کنید.

وقتی می‌خواهید بخندید سرتان را نود درجه بسمت چپ می‌چرخانید (رجوع شود به مطلب قبل).

تکالیفتتان را به فرم HTML در‌می‌آورید و آدرس آنرا به استادتان می‌دهید.

سگ شما هم برای خودش یک صفحه وب دارد.

حتی خوابهای شبهایتان هم به فرمت HTML است.

سنتان را به صورت 3.x نشان می‌دهید.

پسرتان جواد را Java صدا می‌زنید.

همسرتان را به این صورت معرفی می‌کنید: aghamon@work.money و ayal@kitchen.com

همه دوستانتان یک @ در اسمشان دارند.

از اینکه در یک آگهی ترحیم نمی‌توان آدرس Email جدید مرحوم را نوشت ناراحت هستید.

تنها ارتباطتان با افراد منزل از طریق Email است.

انتخاب بین پرداخت قبض آب و هزینه اشتراک اینترنت آسان است، باید مدتی بی‌آبی را تحمل کرد.

خانمتان یک کلاه گیس بر روی مانیتور می‌گذارد که به شما یادآوری کند که او چه قیافه‌ای دارد.

بر روی کنترل تلویزیونتان هم Double Click می‌کنید. ...

نیمی از سفرتان را در هواپیما در حالی طی می‌کنید که کامپیوتر کیفی‌تان را به روی پاهایتان و بچه‌تان را در جعبه بالای سرتان گذاشته‌اید.

آزمون استخدامی کارشناسی ارشد دستیاری

آزمون سنجش آموزش کشور، آزمون استخدامی کارشناسی ارشد دستیاری


تست های فرهنگی هنری

هنرپیشه معروف سینما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت


هنرپیشه مرحوم سینما ؟
الف) رضا ژیان
ب) رضا ماکسیما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور

هنرپیشه مرحوم فیلم “ممل آمریکایی” ؟
الف) نعمت الله گرجی
ب) نعمت الله ساقه طلایی
ک) نعمت الله شیرین عسل
ش) نعمت الله مینو

هنرپیشه زن معروف سینما ؟
الف) هدیه تهرانی
ب) کادوی تهرانی
ک) چشم روشنی تهرانی
ش) قابل نداره تهرانی

بازیگر چشم روشن سینما و تلوزیون ؟
الف) پارسا پیروزفر
ب) فارسا فیروزپر
ک) پارسا پیروزپر
ش) فارسا فیروزفر

یکی از آهنگ های منصور ؟
الف) دیوونه
ب) … خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!

خشایار اعتمادی چه سبکی می خواند ؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد

تست های ورزشی

مربی و بازیکن اسبق پرسپولیس ؟
الف) علی پروین
ب) علی شهین
ک) علی مهین
ش) علی دمبه

کشتی گیر گردن کلفت ایران ؟
الف) عباس جدیدی
ب) عباس قدیمی
ک) عباس نیو
ش) عباس آپ تو دیت

تیم فوتبال آبادانی ؟
الف) نفت آبادان
ب) بنزین آبادان
ک) گازوئیل آبادان
ش) استقلال اهواز

باشگاه انگلیسی ؟
الف) میدلزبرو
ب) میدلزبیا
ک) میدلزبودی حالا
ش) میدلزپاشو برو گمشو

بازیکن بوسنیایی سابق بایرن مونیخ ؟
الف) حسن صالح حمیدزیچ
ب) حمید صالح حسنزیچ
ک) حسن حمید صالحزیچ
ش) بابا چند نفر به یه نفر ؟؟؟

دروازه بان انگلیس در جام جهانی ١٩٩٨ فرانسه ؟
الف) دیوید سیمن
ب) دیوید سیمثقال
ک) دیوید سیگرم
ش) دیوید سیتن

مهاجم سال های دور منچستر یونایتد ؟
الف) اندی کول
ب) اندی سرشانه
ک) اندی پشت بازو
ش) اندی مرسی هیکل

مهاجم تیم ملی هلند و آرسنال ؟
الف) دنیس برگکمپ
ب) دنیس اروین
ک) دنیس وایز
ش) دنیس تریکو

تست های علمی تفریحی

مساحت دایره چقدر است ؟
الف) ٢ متر
ب) ٥/٢ متر
ک) بیشتره
ش) صبر کن بپرسم

سرعت نور چقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نیست
ک) شما چطوری ؟
ش) چه خبر ؟

کدام عبارت زیر باید فیلتر شود ؟
الف) cosx
ب) 2sin2x
ک) cotghx
ش) tg3x

کدام دانشمند جاذبه زمین را کشف کرد ؟
الف) نیوتن
ب) کیلوگرم
ک) متر بر مجذور ثانیه
ش) نیترات مس

ماری کوری کاشف چه بود ؟
الف) اورانیوم
ب) آلومینیوم
ک) آلمانیوم
ش) لوئی پاستور

در بیت زیر چه صنعتی به کار رفته است ؟
بی وفایی ، بی وفایی ، دل من از غصه داغون شده
الف) ایهام
ب) صنعت نفت
ک) صنعت پتروشیمی
ش) صنعت آبکش سازی

شاعر قرن ده دوازده؟
الف) هاتف اصفهانی
ب) ابی اصفهانی
ک) اندی اصفهانی
ش) سیاوش قمیشی اصفهانی

فعل “خوردن” را صرف کنید ؟
الف) چشم
ب) صرف شده
ک) میل ندارم
ش) نوش جان

یکی از وسایل مربوط به فیزیک که در عینک ، تلسکوپ و میکروسکوپ به کار میرود ؟
الف) عدسی
ب) کاچی
ک) فرنی
ش) لوبیا با دوغ

دانشمندی که بین بار الکتریکی و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه ای نوشت ؟
الف) تامسون
ب) واشنگتنی
ک) بمی
ش) شهسواری

شاخه ای از علم فیزیک ؟
الف) مکانیک
ب) باطری ساز
ک) بوسترساز
ش) کمک فنرساز

نویسنده “منطق الطیر” کدام شاعر است ؟
الف) عطار نیشابوری
ب) نجار نیشابوری
ک) سمسار نیشابوری
ش) کوپن فروش نیشابوری

یکی از اشکال ماده ؟
الف) گاز
ب) یخچال
ک) بخاری
ش) ماشین ظرف شویی

نام دیگر اسید فرمیک ؟
الف) جوهر مورچه
ب) جوهر مورچه خوار
ک) جوهر پلنگ صورتی
ش) جوهر سرندی پیتی

نام گاز سرد کننده یخچال های قدیمی ؟
الف) فرعون (فرئون)
ب) نمرود
ک) ابرهه
ش) خسرو پرویز

نام دیگر گازهای بی اثر مثل هلیم ، نئون و … ؟
الف) گازهای نجیب
ب) گازهای سر به زیر
ک) گازهای باوقار
ش) کلا بچه های خوبی هستن

وقت شما به پایان رسید . لطفا ماوس های خود را بالا بگیرید!

نکن نکن

شش سال اوّل زندگی:

گریه نکن
شیطونی نکن
دست تو دماغت نکن
تو شلوارت پی‌پی نکن
مامانت رو اذیّت نکن
روی دیوار نقاشی نکن
انگشتت رو تو پریز برق نکن
دمپایی بابا رو پات نکن
به خورشید نگاه نکن
شبها تو جات جیش نکن
تو کمد مامان فضولی نکن
با اون پسر بی‌تربیته بازی نکن
اسباب‌بازی‌ها رو تو دهنت نکن
زیر دامن شمسی خانوم رو نگاه نکن
دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن

۲- دوره ی دبستان:

موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
پات رو تو جامیزی نکن
ورقهای دفترت رو پاره نکن
مدادت رو تو دهنت نکن
به دخترهای مدرسه بغلی نگاه نکن
تخته پاک‌کن رو خیس نکن
حیاط مدرسه رو کثیف نکن
با دخترها شمسی خانوم ((دکتربازی)) نکن
دست تو کیف بغل دستیت نکن
تخته‌سیاه رو خط‌خطی نکن
گچ رو پرت نکن
تو راهرو سرو صدا نکن
تو کلاس پچ‌پچ نکن
• ATARI
بازی نکن

۳- دوره ی راهنمایی:

ترقّه بازی نکن
• SEGA
بازی نکن
جاهای بدبد فیلمها رو نگاه نکن
موقع برگشتن از مدرسه دیر نکن
تو کوچه فوتبال بازی نکن
دست تو جیبت نکن
با مامانت کل‌کل نکن
تو کلاس صحبت نکن
بعد از ظهر سروصدا نکن
با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن
اتاقت رو شلوغ نکن
روی میز بابات کتابهات رو ولو نکن
عکس لختی تماشا نکن
با بچّه‌های بی‌ادب رفت و آمد نکن
جرّ و بحث نکن

۴- دوره ی دبیرستان:

با کامپیوتر بازی نکن
تو حموم معطّل نکن
تقلّب نکن
با دوستات موتورسواری نکن
عصرها دیر نکن
با دختر شمسی خانوم صحبت نکن
با بابات دعوا نکن
تو کلاس معلّمتون رو مسخره نکن
تو خیابون دنبال دخترها نکن
مردم‌آزاری نکن
نصف شب سرو صدا نکن
فیلم سوپر نگاه نکن
وقتت رو با مجله تلف نکن
چشم‌چرونی نکن

۵- دوره ی دانشگاه:

رشته‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن
۲۴ ساعته چت نکن
سر کلاس درس غیبت نکن
با دختر شمسی‌خانوم دل و قلوه ردّ و بدل نکن
خیابون‌ها رو متر نکن
تو سیاست دخالت نکن
با دخترهای مردم هر کاری دلت خواست نکن
شب برای شام دیر نکن
با مأمور پلیس کل‌کل نکن
چراغ قرمز رو عشقی رد نکن
موبایلت رو Reject نکن
حذف پزشکی نکن
آستین کوتاه تنت نکن
همه رو دودره نکن

۶- دوره ی سربازی:

موهات رو بلند نکن
روت رو زیاد نکن
از اوامر سرپیچی نکن
فرار نکن
با اسلحه شوخی نکن
غیبت نکن
به آینده فکر نکن
درگیری ایجاد نکن
به فرمانده بی‌احترامی نکن
غیر از خدمت به هیچ چیز دیگری فکر نکن
با رئیس عقیدتی جرّ و بحث نکن
اعتراض نکن
با دختر شمسی خانوم نامه‌نگاری نکن
از تلف شدن وقتت ناله نکن
از آشپزخونه دزدی نکن

۷- دوره ی شوهر بودن:

با زنت شوخی نکن
زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن
به زنت خیانت نکن
با دوستانت الواتی نکن
تو Orkut خودت رو Single معرفی نکن
به زنهای دیگه نگاه نکن
موبایلت رو قایم نکن
از عکسهای قبل از ازدواجت نگهداری نکن
پولت رو خرج دوستات نکن
رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن
غیر از زندگی مشترک به هیچ چیز فکر نکن
ریسک نکن
بدون اجازهء زنت هیچ کاری نکن

۸- دوره ی پدر بودن:

بچّه رو تنبیه نکن
به بچّه بی‌توجّهی نکن
بچّه‌ت رو با بچّه‌های دیگه مقایسه نکن
به بچّه توهین نکن
بچّه رو از بازی منع نکن
بچّه‌ت رو به کتک زدن بچّهء دختر شمسی خانوم تشویق نکن
با بچّه کل‌کل نکن
بچّه رو محدود نکن
بچّه رو از جنس مخالف دور نکن
به مادر بچّه بی‌توجّهی نکن
بچّه رو به هیچ چیز مجبور نکن
آزادی بچّه رو محدود نکن
به حلال‌زاده بودن بچّه شک نکن
از خواستهای بچّه چشم‌پوشی نکن

۹- دوره ی پیری:

برای بچّه‌هات مزاحمت ایجاد نکن
نوه‌هات رو لوس نکن
با پیرزن‌های دیگه معاشرت نکن
به خاطراتت فکر نکن
پولت رو خرج نکن
هوس جوونی نکن
غیر از آخرتت به هیچ چیز فکر نکن
با زنت بی‌وفایی نکن
از رفتن به خانهءسالمندان احساس نارضایتی نکن
لباس شاد تنت نکن
به بیوه شدن دختر شمسی خانوم توجّه نکن
تو وصیتنامه، هیچکس رو فراموش نکن
از گذشته ناله نکن
به هر کی رسیدی، نصیحت نکن
به آینده فکر نکن

۱۰- دوره ی پس از مرگ !

حالا دیگه دورهء نکن تموم شد! حالا هر کاری دلت می‌خواد بکن...
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
بکن
• ...
ولی فقط با روح دختر شمسی خانوم کاری نکن


این مطلب در بیشتر سایت ها و وبلاگ ها دیدم نمیدونممنبع اصلیش کجاست

داستان یک مرگ

همه چیز واسم تار بود . چشمام رو باز کردم . گیج بودم.
یه خورده در مورد اتفاقات دیشب فکر کردم یادم اومد یه دعوای حسابی با مامان و بابا کردم .
سر چی بود یادم نمیومد .
اومدم تو اتاق و نشستم پای کامپیوتر. اصلا یادم نمیومد کی خوابم برده بود.
یاد غزل افتادم که فکر میکردم بهترین دوست روی زمینه هفته پیش با هم دعوا کردیم
اونم هرچی فحش بلد بود بهم گفت
اصلا فکرش رو هم نمیکردم کسی رو که اینقدر دوسش داشتم اینجوری تو روم واسته و هرچی از دهنش در اومد رو بهم بگه
به خاطر همین تو این هفته حالم خیلی خراب بود .
اصلا حال بلند شدن نداشتم . از یه طرف گشنه بودم از یه طرف هم دلم نمیخواست برم آشپزخونه که مامان رو ببینم .
نزدیکای ناهار بود بوی ناهار همه جای خونه رو گرفته بود خواستم چشمم رو ببندم که یه دفعه در اتاقم باز شد مامان بود .
اومده بود از توی اتاقم چیزی برداره منم اصلا به روی خودم نیوردم و خودمو زدم به خواب .
مامان هم یه نگا به من انداخت و بدون اینکه متوجه چیزی بشه رفت
همین جوری که با خودم کلنجار میرفتم که پاشم برم بیرون
صدای خواهرم رو شنیدم که از هال صدام میزد
خواستم بازم محل نذارم دیدم دیگه نمیتونم تحمل بکنم گفتم هان ؟
ولی مثل اینکه صدامو نشنیده بود یه بار دیگه صدام زد داد زدم هاااااااااااان ؟؟؟؟
ولی در کمال تعجب دیدم بازم داره صدام میکنه
گفتم الان میرم تو هال و حسابی حالشو میگیرم
تو همین فکرا بودم که دیدم اومد در اتاقمو باز کرد
پاشدم نشستم گفتم هان ؟؟
دیدم دوباره بدون اینکه بهم توجه کنه اومد بالای سرم وشروع کرد صدا کردن من
سرمو بر گردوندم
دیدم خودم رو تخت خوابیدم
و اون داره هی منو تکون میده
نمیدونم چرا اصلا تعجب نکرده بودم
گفتم بی مزه حالا ناهار چی داریم
رنگش سفید شده یه جیغ بلند کشید و رفت .
دیدم با مامان برگشت
خواستم داد و فریاد بکنم دلم به حال مامان سوخت گفتم معذرت میخوام
ولی دیدم اصلا بهم توجه نکرد
پتو رو زد کنار
یه دفعه هردوتاشون جیغ کشیدن
از جیغ اونا وحشت کردم
بر گشتم دیدم رو تخت خوابیدم
ولی چرا این همه خون ازم رفته ؟
رگ دستم هم پاره بود و یه تیکه خون اونجا لخته شده بود ....
خدای من ... اون یعنی کیه ؟ از کجا اومده ؟؟؟
بابا اومد ؛ اونم با چه حالی !
من هنوز گنگ بودم حس میکردم یه اتفاق بدی افتاده ولی هرچی فکر میکردم چیزی به خاطرم نمیومد .
حالا اورژانس هم اومده بود .
کی حالش بد شده بود ؟
مامان هر چند دقیقه از هوش میرفت
خونمون پر شده بود از همسایه ها .
حتی عشق منم اومده بودم !
یه گوشه تنها واستاده بود چشماش پر اشک بود هر چند ثانیه یه قطره سر میخورد
پایین و سریع اشکاشو پاک میکرد
رفتم جلو و گفتم به به ! غزل خانم چه عجب ! اون روز که هرچی خواستی بهم گفتی رو یادت هست ؟
به حرفام توجه نمیکرد فقط زل زده بود به اتاق من .
حدس میزدم جوابمو نده .
دیدم اون دو نفر که از اورژانس اومده بودن یه بنده خدایی که یه پارچه سفید روش کشیده بودنو بردن .
نمیدونم چرا ولی یه حسی بود که داشت منو با اونا میبرد همینطوری که داشتم با اونا میرفتم دلم به حال غزل سوخت
یه شب گذشت
با خودم میگفتم این چه مسخره بازی هایی که دارن سره من میارن
اصلا یادم نمیاد چه جوری اومده بودم تو سردخونه .
اونجا پر مرده بود ولی خوبیش این بود که چندتا دوست پیدا کردم ولی مثه غزل نبودن ....
رفته بودم قبرستون
همیشه از قبرستون متنفر بودم مخصوصا از بچگی از آدمایی که پا میذاشتن رو قبرها حالمو بهم می زد
چقدر فامیل و آشنا !
از دوستای مدرسه تا هم محلی ها حتی ماندانا ,
از هنرجو های أقای بدر .... حتی أقای بدر !
همشون ناراحت بودنو داشتن گریه میکردن.
کی فوت کرده ؟؟؟
ولی چرا دوستای مدرسه و بچه محل ها اومده بودن؟
دیدم مامان و خواهرم از همه بدتر دارن خودشونو به زمین میزنن.
دو نفر محکم مامان رو گرفته بودن بابا هم یه دسمال گرفته بود رو صورتش.
خیلی ناراحت شدم خیلی کنجکاو شده بودم که ببینم اونیکه گذاشتنش رو زمینو همه واسش دارن گریه میکنن کیه.
آروم آروم رفتم جلو
جالب بود که کسی به من توجه نمیکرد .
ملافه رو کنار زدم یه دفعه زهره ترک شدم .....
خودم بودم
صورتم چقدر پیرو خسته بود.
باورم نمیشد یعنی من مرده بودم ؟؟؟
یعنی تمام این مراسم به خاطر من بود ؟ داد زدم آهای من اینجام سالم و سر حال …
ولی کسی جوابمو نداد .
کم کم داشت باورم میشد مردم ولی اگه من مردم چه جوری اینجا واستادم ؟
یواش یواش یه چیزایی از اون شب کذایی داشت یادم میومد .
بعد از اون دعوا اومدم تو اتاق ؛
کامپیوترو روشن کردم .
شروع کردم به نوشتن آخرین جملات واسه وبلاگم
آخه همدرد من وبلاگم بود بعد بدون اینکه کامپیوتر رو خاموش کنم یه تیغ از تو کمدم بر داشتمو ؛
رگ دستمو زدم بعد رفتم توی تخت خوابیدم …
از ترس نمیدونستم چی کار کنم .
شاهد دفن خودم بودم و این خیلی وحشتناک بود
تو اون همهمه جیغ و داد
جسدمو گذاشتن توی قبر .
یه دفعه تکون وحشتناکی خوردم حس کردم یکی منو میکشه توی قبر .
هر کاری هم میکردم نمیتونستم مقاومت کنم .
افتادم توی قبر
جیغ میکشیدم
از همه کمک میخواستم
التماس میکردم
منو بکشن بیرون
اما فایده نداشت
مثل بید می لرزیدم خیلی سردم شده ؟؟؟ مثه همیشه سردمه ... اما این سرما با اون سرما فرق داشت
فایده نداشت هیچ کس صدامو نمیشنید .
خاک رو شروع کردن تو ریختن تو قبر
هرچی سعی کردم بپرم بیرون نشد
یواش یواش کامل رفتم توی خاک
سرم زیره یه عالمه خاک بود اما با این همه خاک احساس خفه شدن نداشتم ... عجیبه ...
دیگه هیچ صدایی نمیشنیدم نه صدای جیغی نه صدای گریه ای …
خیلی سردمه
فکر کنم الان باید شب شده باشه
خیلی میترسم
من همیشه از شبای قبرستون میترسم ...
ای کاش
از همین الان دلم واسه مامان بابا واسه خواهرم واسه دوستام واسه افروز ... واسه غزل...واسه سحر...ماندانا...
المیرا ...مهتاب ... چقدر تنگ شده.
راستی اینجا چرا اینقدر سرده؟
یه صداهایی میشنوم .خیلی نزدیک شده…
مامانم اروم صدام میکنه ... با همون متانت همیشه ...
هیوا ؟؟؟
بلند شو , کلاست دیر شد ....
وای من که مرده بودم ..

سوالات کشکی...!

 

0.   چرا ابوریحان به <<بیرونی>>معروف شده است؟
الف))در بیرون از خانه ریحان می کاشت.
ب))همیشه دوست داشت بیرون بخوابد.
ج))مادرزنش را از خانه بیرون کرد.
ت))چون شناسنامه اش صادر از بیرون بود.

۲.
کدام یک از موجودات زیر سرشان توی حساب است؟
الف))زرافه.
ب))مورچه خور.
ج))الاغ مایل به اسب(قاطر)
ت))گران فروش.
ح))آدم ناحسابی.

۳.
چرا اسکندر مقدونی تخت جمشید را آتش زد؟
الف))مرض داشت.
ب))حسود بود.
ج))از تاریکی میترسید.
ت))سردش بود.
د))جمشید تخت را به نداده بود.

۴.
چرا هزار پا همیشه سرگردان میگردد؟
الف))پول آن همه کفش را ندارد.
ب))حوصله پوشیدن و درآوردن آن همه کفش را ندارد.
ج))از شلختگی زیاد.
ت))زورش نمیرسد آن همه کفش را با خود بکشد.
د))نمیتواند آن همه کفش را واکس بزند.

۵.
کدام یک از کارهای زیر باعث میشود آدم از تعجب شاخ در بیاورد؟
الف))لبخند آقای ناظم.
ب))غیبت دبیر ریاضی.
ج))تمیز بودن میزها و نیمکت های کلاس.
د))خلوت بودن صف نانوایی