بد نیست یادآوری شود که صدام صیغه مبالغه صدمه می باشد یعنی کسی که بسیار صدمه می زند ! و به حق نام بجایی برایش انتخاب کرده اند.
و اما در مورد بقیه عجایب ؛ آیا زمان آن نرسیده که مسئولان و نخبگان بی خیال ما به یاد بیاورند که ایران هم کشوری مستقل و با فرهنگ و آداب و رسوم بسیار کهن خاص خود می باشد؟ کشوری که آثار با ارزش فرهنگی آن را می توان در شرق و غرب عالم و در فرهنگهای گوناگون پیدا کرد. فرهنگی که از پوشش کشیشان مسیحی و آداب کلیسای آنان گرفته تا مراسم تحویل سال نو و در دیگر مراتب زندگی آنها خودنمایی می کند. و آیا زمان آن نرسیده که پیش از آنکه فردوسی بزرگ هم شاعری عرب خوانده شود ، گوشه چشمی به فرهنگ و خرده فرهنگهای ملی و بومی این مرز و بوم داشته باشند؟ عربی که به قول مرحوم زرینکوب ، فرق بین کافور و نمک را نمی دانست چطور می توانست بدون برخورداری از فرهنگ اصیل ایرانی به درجاتی از پیشرفت برسد . تا آنجا که ابوعلی سینای همدانی را از تازیان بنامد! تا کی باید به نظاره نشست و شاهد تضعیف ، تحریف و انزوای فرهنگ ، ارزشها و حقوق ملی این کشور بود. در اینگونه موارد قطعا با نشستن و شعار دادن و یا دعا کردن نمی توان کار مفیدی کرد. از نظر دیپلماسی خارجی مسیری را که می رویم احتمالا سرو کارمان با کرام الکاتبین است . از لحاظ سیاست داخلی هم که چیزی نمی توان گفت. دست کم از هویت و فرهنگ ملی مان باید دفاع کنیم . این وظیفه هر شهروند ایرانی با شرف است