جوات تهویه
جوات تهویهها بنا به شرائط جغرافیائی و اکو سیستم محیط به گونهای غیر طبیعی سازگاری پیدا کردهاند. با توجه به نداشتن کولر در پیکان و هوای گرم تابستان جوات تهویهها بصورت ژنتیکی دچار جهش در ژن کنترلی دست چپ شده و بر خلاف سایر انسانها که در هنگام رانندگی دستشان داخل ماشین است جوات تهوی ها دستشان یک متر و ده سانت بیرون ماشین است. با این عمل دست جواتها خنک شده و گردش خون بدن جواتها را خنک میکند.
کاربرد دیگر این عمل آلودگی توربو در محیط زیست میباشد به آن معنا که علاوه بر دود اگزوز با دود سیگار آلودگی را به حد استاندارد در جهان سوم میرساند.
کاربرد سوم صرفهجوئی در عمر باطری است و با این عمل آنها یک دست راهنمای هوشمند دارند که در سرپیها و سبقتها به آنها کمک میکند.
توصیه ایمنی
شماره یک: اگر هوای داخل خودروئی که شما مسافر آن هستید گرم شد هیچوقت دست خود را بیرون نبرید و بهتر است از پا استفاده کنید که محکمتر است.
شماره دو: اگر راننده هستید و نزدیک به جوات تهویهها شدید یک متر بیشتر از حد معمول برای سبقت فاصله بگیرید.
جوات وسطیکها
جوات وسطیکها علاقه شدیدی به رانندگی در همه جا به غیر از وسط لاین دارند و اگر از آئینه خود به عقب نگاه کنید هیچوقت تصویر کامل آنها را نخواهید دید.
در استانداردهای بین المللی رابطه قانونمند برای سرعت و فاصله از اتومبیل جلو وجود دارد که با وجود این جواتها امکان اجرای این قانون در ایران فعلا وجود ندارد.
مهمترین اصل در رانندگی جوات وسطیکها پوزه ماشین میباشد و در واقع مهم آنست که یک وجب پوزه ماشینشان در آفسایت باشد و بعد از این آنها با تمام هیکل روی ماشین شما میآیند. جوات وسطیکها بسیار صمیمی و خونگرم هستند و هیچگاه نمیتوانند ازماشینهای هموطنان دیگر دور باشند و علاقه شدیدی به چسبیدن و سریش شدن دارند و از پشت و بغل مداوم به شما می سبند تا حدی که آیینههای یکدیگر را تاچ کنند. البته بعضی وقتها اینکار خوبی است چون شما میتوانید موسیقی زیبایی از هایده یا عباس قادری یا جواد یساری و یا تیستیس... بشنوید.
جواد وسطیکها از سرعت 0 تا 125 کیلومتر سلطان جاده میباشند و تا این مرز سرعت هر کار دلشان بخواهد میکنند.
توصیه ایمنی:
شماره یک: در صورتی که جوات وسطیکها پشت شما بودند ابتدا از آینه به چشمشان نگاه کنید اگر او دارای موهای سیخ و فر بود و بصورت زاویه 90 درجه در چشمان شما نگاه کرد یک گاز محکم به موتور بدهید و دوباره نگاه کنیداگر موهایش سیخ شده بود بدون هیچ مقاومتی از سر راه او کنار بروید و اگر او با شما کمی فاصله گرفت و سمت راست یا چپ را نگاه کرد از جان شما صرف نظر کرده است و میتوانید بدون نگرانی رانندگی کنید.
شماره دو: در صورتی که جوات از کنار به شما چسبید و شما خانم هستید لطفا با او کلکل نکنید و فاصله بگیرید و اگر آقا هستید شما اتومبیل خود را در وسط لاین قرار دهید و اروپائی رانندگی کنید و اجازه ندهید دور ماشین شما بیایند. اگر کنار رفت و درست رانندگی کرد که چه خوب و عالی ولی اگر صدای موتورش بلند شد و در دنده سنگین رفت سرعت خود را کم کنید و محترمانه راه بدهید.
شماره سه: اگر دیدید شما در خط سوم هستید و جوات مداوم به روی خط زرد میرود و صدای لاستیکهایش میآید و مدام چراغ میزند و بوق میزند یک دستمال سفید بیرون بیاورید و در صورت خالی بودن سمت چپ کنار بکشید.
شماره چهار: اگر جوات پشت سر شما مدام و بی دلیل بوق و چراغ زد اجازه بدهید عبور کنید و شما پشت سر او به مدت یک دقیقه هی بوق بزنید و چراغ بزنید تا ادب شود.
شماره پنج: صریحا به شما توصیه می کنیم اگر یک وقت از دست جوات وسطیکها عصبانی شدید و میزان ترشح هورمون لاییلاییکشی در شما بالا رفت خودتان را کنترل کنید و رادیو پیام را روشن کنید تا آرام بشوید و اگر افاقه نکرد بیش از سه دقیقه کلکل نکنید و اگر نه خدا شما را رحمت کند.
جوات دیزاینها
یک کارتونی بود بنام رامکال. در این کارتون یک کلاغی بود بنام پودو که عاشق چیزهای براق مثل انگشتر، سکه، گردنبند، ساعت و… بود.
حالا این جوات دیزاینها هم عاشق چیزهای استیل، براق، هفت رنگ، چسب رنگدار و چیزهای عجیب و غریب هستند.
روزی در یک پیکان مسافرکش نشسته بودم. جای شما خالی یک تکه گلیم سفارشی انداخته بود روی صندلیها. در جلوی داشبورد کلی گردنبند، جاسوئیچی، زنگوله و تسبیح آویزان بود از همه با حال تر این بود که از وسط سقف یک لوستر چهار شاخه کوچک با کلی ذلم و زینبل آویزان بود.
واقعیت این است که ما این کارها را مسخره میکنیم، اما نباید لذتی را که از هنرمندی این افراد میبریم پنهان کنیم. این در واقع سبکی از هنر است با نام پریمتیو یا هنر اولیه که قابل مقایسه با نقاشی غارهای بیش از 000/10 سال پیش از میلاد میباشد.
جوات دیزاینها کاملاً بیخطرند اما از لحاظ تهاجم فرهنگی، مشکل بزرگی هستند. چون برای اینها آرم playboy یا خرگوش هیچ فرقی ندارد و آرم کدام مسلک و مرامی که باشد باز فرق ندارد. این افراد حاضرند تبلیغ هر چیزی را بکنند به شرط آنکه براق باشد یا چسب داشته باشد.
نکات ایمنی:
بیماری جوات دیزاینها مسری است و همه ژن ابتلا به آن را بصورت نهفته دارند.
برای اینکه سهواً دچار جوات دیزاینها نشوید قبل از تصمیمگیری برای اضافه کردن ذلم وزینبل تزئینی به اتومبیل خود خوب فکر کنید.
جوات دنجروسها
اگر روزی شوماخر بخواهد با اتومبیل فراری خود در خیابانهای تهران با دنجروسها مسابقه دهد مطمئنا بعد از مسابقه از اتومبیلرانی خداحافظی خواهد کرد . دنجروسها گونههایی هستند متمایل به درندگان یک نکته قابل ذکر است و آن اینکه: هیچ وقت از شیر نترسید چون آن را نخواهید دید ولی از دنجروسها بترسید چون روزی حداقل 20 بار آنها را میبینید.
دنجروسهای نوع اول بسیار بیعاطفهاند و رانندگان پیر و خانمها و کارمندان با احتیاط و اشخاص ماشین دوست از دست آنها امان ندارند. دنجروسها عموما به صورت اتوبوسی سبقت میگیرند. یعنی از پشت به ماشین میچسبند و هی کله ماشینشان را بیرون میآورند و کافی است فقط 50 متر جلوتر خالی باشد که عمل سبقت را آغاز کنند.
در بزرگراهها از فاصله یک کیلومتری چراغ میزنند (و این نشانه استعمار انگلیس است که پیکان را طوری ساخته که دسته نور بالا از همه چیز در دسترس تر است و ترمزش خیلی قوی است!) ناف دنجروسها را با تصادف بستهاند و اگر یکی اشتباهی تصادف نکند یک دنجروس دیگر اورا بر اثر تصادف خواهد کشت.
دسته دوم دنجروسهای قراضه هستند که نشستن در خودرو آنها مانند نشستن بر روی صندلی مرگ است که دچار اتصالی شده است که ممکن است اگزوز بیفتد یا ترمز ببرد یا فرمان مرخص شود و یا سیمکشی بسوزد و تهویه داخل خودروها شبیه موتورخانه قیرسازی است.
نکات ایمنی:
شماره یک: اگر از دور دیدید چراغ میزنند خونسردی خود را از دست ندهید و اجازه بدهید عبور کنند و از شما یک کیلومتر فاصله بگیرد و بعدا شما نیز همان کار را دو بار تکرار کنید.
شماره دو: اگر در جاده دچار دنجروسها شدید و آنها قصد سبقت اتوبوسی داشتند، فوق العاده احتیاط کنید چون بیش از چهل درصد سبقتهای این افراد خطرناک است.
شماره سه: اگر مسافر هستید و دنجروس قراضه دیدید به لباسهای خودتان رحم کنید و سوار نشوید و اگر اشتباه کردید و سوار شدید حتما اگر کمربند ایمنی نداشت یک برگ کاغذ سفید بردارید و کل وصیتنامه خود را سریع بنویسید.
جوات سفری
اینگونه جوات به صورت گروهی و مستقل وجود دارد. در ابتدای فصل بهار که موقع پوستاندازی است و کاپشناندازی جوانها میباشد، مهاجرت این گروه از مناطق مرکزی ایران به سمت جنگلهای سرسبز شمال آغاز میشود. در این مسافرت طولانی که به صورت غریزی در ذات این جاندار قرن بیست و یکم وجود دارد، عمل جهتیابی، مواجهه با خطرات و حیوانات درنده، لانهسازی موقت، همه به نظم حیرتانگیزی انجام میشود. مسیر حرکت جوات سفری از میان کوهستانهای شمالی البرز و از مسیر فیروزکوه، چالوس و هراز انجام میشود.
در هنگام حرکت گروهی جوات سفریها، رعب و وحشتی در مسیر برای سایر جانداران ایجاد میشود. در این مسافرات طولانی تعداد زیادی از جوات سفریها و جانداران بیگناه دیگر تلف میشوند.
جوات سفریها از نوعی تکامل خاص در بین پستانداران سود میبرند و آن اینکه قادرند یک آشپزخانه و یک خانه را در مسافتی بین 300 تا 500 کیلومتر همراه خود ببرند. نوعی از جوات سفری موسوم به نو کیسهداران قادرند حتی لوازم صوتی و تصویری با خود حمل نمایند.
جوات سفریهای ایران بسیار خاص میباشند و مشابه این جانداران در هیچ فلات دیگری موجود نیست.
تعیین قلمرو برای جوات سفریها مانند شیرهاست. یعنی شیرها با بجاگذاشتن آثار بدبویی از خود، قلمرو را برای رقیب تعیین میکنند و جوات سفری با بجاگذاشتن آشغال و بقایای غذا، قلمرو خود را برای مسافران مجاور تعیین میکنند.
با وجود آنکه مهاجرت و سفر در بین جانداران کار بسیار دشواری است، تنها جوات سفریها هستند که قدرت لذت بردن وصفناپذیری از سفر دارند.
نکات ایمنی:
1- در قلمرو این پستانداران وارد نشوید.
2- از حرکت کردن در فاصله کمتر از 50 متری آنها در جادهها بپرهیزید.
3- در مناطقی اقامت کنید که مطمئن باشید از دید جوات سفریها محفوظ هستید
موجودات روی زمین (در اینجا منظور دانشجویان است) به دو دسته اصلی تقسیم میشوند.
دسته اول:
یعنی افرادی که جزوه می نویسند، به دو مجموعه پسر و دختر تقسیم میشوند.
اگر پسر باشند به 3 گروه تقسیم میشوند:
گروه 1: افرادی درسخوان (ظریفی میگفت: طیف ارزشی جامعه!) که جزوه را برای خود و رضای خدا مینویسند. تا در مطالعات درسی که هرشب به مدت چندین ساعت است، درسها را دوره کنند. این گروه مرجع خوبی برای طالبان علم و دانش هستند. متاسفانه، از آنجاییکه جزوه این افراد دائما دست به دست میچرخد و گاهی چندصد نسخه از روی آنها کپی میشود، لذا ممکن است جزوه از کیفیت لازم بیفتد و گاها خود این افراد شب امتحان جزوهای برای مطالعه نداشته باشند. در این نوع جزوهها ممکن است یک یا چند رنگ خودکار به کار رود. جمعیت این گروه خیلی کم است. (منبع معتبر)
گروه 2: افرادی که باز هم جزوه را برای خود نوشته و معمولا قبل از امتحانها، از آن استفاده میکنند. در این نوع جزوهها معمولا یک رنگ خودکار بیشتر به کار نمیرود. جمعیت این گروه نسبتا زیاد است.
گروه 3: افرادی که در گویش عمومی جامعه به گلدیس، گلنواز، عنکفِ دختر(!)، و... شناخته میشوند. و جزوات را برای اینکه روزی به یکی از دخترها بدهند، با دقت و ظرافت تمام مینویسند. در این نوع جزوات از حداکثر رنگهای ممکن (در بعضی روایتها تا 12 رنگ!) به همراه لاک غلطگیری و جوهرپاککن، استفاده میشود. این گروه اگر به مقصود خود نرسند ممکن است دچار افسردگی شدید شده و دیگر دانشگاه نروند! جمعیت این گروه بسیار کم است.
و اگر دختر باشند به 3 گروه تقسیم میشوند:
گروه 1: دقیقا مثل گروه 1 از دسته اول (پسر). وضعیت ظاهری این گروه از قانون دوم ترمودینامیک (این قانون میگوید: دختر یا خوشگل میشه یا درسخون!) تبعیت میکند. در فرصتی مناسب به بقیه قوانین ترمودینامیک هم پرداخته خواهد شد.
گروه 2: مثل گروه 2 از دسته اول (پسر)، با این تفاوت که اگر نویسنده از وضعیت ظاهری خوبی برخوردار باشد، حتما جزو منابع معتبر به حساب خواهد آمد. عده ای پسر هیز(حیز؟)، دائما به دنبال این گروه و جزوات آنها خواهند بود! با اینکه حتی ممکن است این جزوات با یک رنگ و روی کاغذ باطله نوشته شده باشد! اکثریت جمعیت با این گروه است.
گروه 3: برعکس گروه 3 از دسته اول (پسر)، جزوه را به این امید مینویسند که روزی یکی از پسران، از آنها جزوه طلب کند، در آنصورت جزوه را به همراه مجموعه تمرینات، سوالهای اضافی، چند کتاب کمک آموزشی، چند لبخند، کلی ادا، اشاره و هزار امید و آرزو ، میدهند. اکثر این موارد به دوستی، نوشتن چند پروژه به صورت مشترک و نهایتا تشکیل خانواده میانجامد!! این گروه نیز اگر در دوران دانشگاه به مقصود خود نرسند ممکن است دچار افسردگی شدید شده و ترک تحصیل نمایند! جمعیت این گروه خیلی کم است.
دسته دوم
یعنی افرادی که جزوه نمینویسند، به دو مجموعه پسر و دختر تقسیم میشوند.
اگر پسر باشند به 3 گروه تقسیم میشوند.
گروه 1: جزوه برای آنها اهمیتی ندارد و مستقیما از کتابهای مربوط به درس (با اینکه سخت ترین راه است) استفاده میکنند. بدینوسیله نیازی به منتکشی و جستجو برای جزوات ندارند. با اینکه این افراد، در آینده خودکفا خواهند شد ولی دلیلی ندارد که حتما افرادی موفق هم بشوند. جمعیت این گروه کم است.
گروه 2: همیشه به امید یکی از گروههای 1 دسته اول هستند. مشخص است که هدف نهایی افراد این گروه همان درس خواندن است، منتها با کمی منت و جستجوی اضافه. این افراد با این زندگی وابسته و انگلی خود، ممکن است در آینده موفق شوند، ولی اگر در یک جزیره تنها باشند، روز اول خواهند مُرد! جمعیت این گروه زیاد است.
گروه 3: افرادی سودجو، فرصت طلب، نان به نرخ روز خور و شاید هم زرنگ هستند. لذا کیفیت فرد جزوهنویس از خود جزوهها مهمتر است و در بین دختران جامعه دسته اول، به دنبال بهترینها هستند! حال ممکن است این جزوه ناقص یا خراب یا پر از اشتباه باشد ولی به کمال و کیفیت نویسنده آن میارزد! اهداف نهایی این افراد بسیار است ولی مطمئنا درس جزو این اهداف نخواهد بود. از آنجاییکه این گروه به شکست در این موارد عادت کرده ، لذا هرگز از رو نخواهد رفت! جمعیت این گروه کم نیست! (متاسفانه یا خوشبختانه من جزو این گروه هستم!)
و اگر دختر باشند به 3 گروه تقسیم میشوند.
گروه 1: تقریبا مثل گروه 1 از دسته دوم (پسر)
گروه 2: تقریبا مثل گروه 2 از دسته دوم (پسر)
گروه 3: این گروه هم مثل گروه 3 از دسته دوم (پسر) هستند. با این تفاوت که معمولا اهداف شیطانی در پس پرده است و با چند لبخند، ناز، کرشمه، ادا و حرفهای دوپهلو، عقل و هوش را از گروه 1 و 2 و 3 دسته اول (پسر) میبرند. پسرها در این موارد، حتی حاضر میشوند که خودشان از جزوه کپی شده استفاده کنند و اصل جزوه را به این گروه بدهند! بیچاره به پسرهای این گروه! شب امتحان به جای درس خواندن مشغول رویابافی شده و سر کلاسها هم تمام حواسشان به حرکات افراد این گروه است. و هر حرف از طرف آنها را 100 جور مختلف برداشت کرده و تفسیر میکنند! افراد این گروه معمولا در آینده موفق هستند و با استفاده از بعضی نعمتهای خدادادی به استثمار قشر رقیق الاراده(!) و ضعیف القلب(!!) میپردازند! (خدا نصیب نکنه!) جمعیت این گروه خیلی کم است.
نتیجه گیری: جزوه میتواند هم نوشته شود هم نوشته نشود. ولی منفعت جزوه ننوشتن از زحمت جزوه نوشتن خیلی بیشتر است!
آنچه در خاک اروپاست درین جا هم هست / تحفه هایی که در آنجاست درین جا هم هست
گر هوس پروری و دلبری و طنازی است / ور قد و قامت رعناست درین جا هم هست
آنچه اسباب توالت به ژنو یا لندن / پیش چشم همه پیداست درین جا هم هست
گر برهنه شدن مرد و زن اندر بر هم / ور شنا بر لب دریاست درین جا هم هست
گر غرض کافه و کاباره و رقاصهی لخت / ور نظر بر می و میناست درین جا هم هست
رقص و لاسیدن و بیعفتی و بیدینی / گر که مقصود تو اینهاست درین جا هم هست
گر کوکایین هوست بود درین جا کم نیست / هرویین گر که دلت خواست درین جاهم هست
پول خود را به اروپا ز چهمی ریزی دور؟ / آنچه در غرب مهیاست درین جا هم هست
گله میکرد ز مجنون لیلی / که شده رابطهمان ایمیلی
حیف از آن رابطهی انسانی / که چنین شد که خودت میدانی
عشق وقتی بشود داتکامی / حاصلش نیست به جز ناکامی
نازنین خورده مگر گرگ تو را / برده یا داتنت و داتارگ تو را
بهرت ایمیل زدم پیشترک / جای سابجکت نوشتم: به درک
به درک گر دل من غمگین است / به درک گر غم سنگین است
به درک رابطه گر خورده ترک / قطع آن هم به جهنم به درک
آنقدر دلخورم از این ایمیلم / که به این رابطه هم بیمیلم
مرگ لیلی نت و مت را ول کن / همه را جای OK کنسل کن
OFF کن کامپیوتر را جانم / یار من باشد و ببین من ON ام
اگرت حرفی و پیغامی هست / روی کاغذ بنویس با دست
نامه یک حالت دیگر دارد / خط تو لطف مکرر دارد
خسته از Font و ز Format شدهام / دلخور از گردالی @ (ات) شدهام
کرد ریپلای به لیلی مجنون / که دلم هست از این سابجکت خون
باشه فردا تلفن خواهم کرد / هر چه گفتی که بکن خواهم کرد
زودتر پیش تو خواهم آمد / هی مرتب به تو سر خواهم زد
راست گفتی تو عزیزم لیلی / دیگر از من نرسد ایمیلی
نامهای پست نمودم بهرت / به امیدی که سرآید قهرت...