ساعت 4 صبح که از خواب بیدار شدهاید و برای آب خوردن به طرف آشپزخانه میروید در بین راه
Emailهایتان را چک میکنید.وقتی مودم را خاموش میکنید احساس پوچی میکنید، مثل اینکه عزیزی را از دست داده باشید
.تصمیم میگیرید یکی دو سالی بیشتر در دانشگاه باشید فقط بخاطر دسترسی رایگان به اینترنت
.در نامههای پستی هم از
Smiley (مثل (-: ) استفاده میکنید.وقتی میخواهید بخندید سرتان را نود درجه بسمت چپ میچرخانید (رجوع شود به مطلب قبل
).تکالیفتتان را به فرم
HTML درمیآورید و آدرس آنرا به استادتان میدهید.سگ شما هم برای خودش یک صفحه وب دارد
.حتی خوابهای شبهایتان هم به فرمت
HTML است.سنتان را به صورت 3
.x نشان میدهید.پسرتان جواد را
Java صدا میزنید.همسرتان را به این صورت معرفی میکنید
: aghamon@work.money و ayal@kitchen.comهمه دوستانتان یک @ در اسمشان دارند
.از اینکه در یک آگهی ترحیم نمیتوان آدرس
Email جدید مرحوم را نوشت ناراحت هستید.تنها ارتباطتان با افراد منزل از طریق
Email است.انتخاب بین پرداخت قبض آب و هزینه اشتراک اینترنت آسان است، باید مدتی بیآبی را تحمل کرد
.خانمتان یک کلاه گیس بر روی مانیتور میگذارد که به شما یادآوری کند که او چه قیافهای دارد
.بر روی کنترل تلویزیونتان هم
Double Click میکنید. ...نیمی از سفرتان را در هواپیما در حالی طی میکنید که کامپیوتر کیفیتان را به روی پاهایتان و بچهتان را در جعبه بالای سرتان گذاشتهاید
.نوشتار حاضر تحت عناوین زیر سامان یافته است
:الف) مدخل بحث
:1 )
واژه الگو را مرحوم دهخدا در لغت نامه ، در معانی سر مشق ، مقتدی ، اسوه ، قدوه ، مثال ، نمونه آورده است . و در اصطلاح ، "آلن بیرو" ، الگو" را بدین نحو تعریف نموده است :2 )
واژه الگو ( pattern ) که کاربردی در علوم اجتماعی و تربیتی دارد ، از سوی بعضی محققین معادل و مترادف واژه "اسوه" گرفته شده که در فرهنگ دینی و اسلامی مستعمل است .مثلاً گفته می شود که "اسوه نیز همچون معادل فارسی الگو ، علاوه بر آنکه بر نمونه های عینی و مصادیق خارجی امور و مفاهیم اطلاق می شود ، به معنی طرحها و روشهای عمل و سلوک نیز می باشد ." و حال آنکه بعضی دیگر معتقدند که اگر اسوه ها را افرادی بدانیم که از افق های بلند و بسیار دور دست ، مردمان اعصار مختلف را تحت تأثیر خود قرار می دهند . در سطحی محدود تر می توان از الگوها یاد کرد که در محیط خویش با دیگران تفاوت دارند و می توانند نمونه های عینی برای سر مشق گرفتن نوجوانان و جوانان باشند
.3 )
از جمله روشهای تربیتی برای ساختن و بازسازی جسم و جان افراد ، بهره بردن از روش " توجه دادن به الگوها است."ب) طرح آیات مربوطه
:ج ) درسهایی از الگوی قرآنی در ارتباط دختر و پسر
:1)
اگر در این داستان ، دختران شعیب ، الگوی دختران و موسی ، الگوی پسران در روابط دختر و پسر باشد حداقل دو الگوی ارتباطی در این داستان نفی می شود ، اول : الگویی که از ترابط آزاد و بی حد و حصر پسر و دختر دفاع می کند . زیرا دیدیم که نقل قرآنی دلیل آنکه دختران نخواستند با جنس مخالف براحتی اختلاط ، بلکه حتی ارتباط بگیرند .2)
از جمله نکات بسیار مهم که در ترابط دختر و پسر در آیات مورد بحث مطرح شده ، شیوه راه رفتن دختر شعیب نزد موسی است . (گر چه مشهور آن است که شعیب این آیات همان شعیب پیامبر است ولی بعضی از علماء مثل عبدالله ابن عباس ، آنرا غیر از شعیب پیامبر می دانند )3)
امروزه آنچه در سطح جامعه ما به عنوان مشکل اساسی در سطح خانواده و محیطهای آموزشی رخ می نماید وجود روابط پنهانی بین دختران و پسران است . و حتی از جمله عوامل زمینه ساز در برقراری روابط پنهانی ، احساس رسالت برخی از دختران و پسران به منظور یافتن دوست برای یکدیگر است . در برقراری روابط پنهانی می باید به نقش عواملی که اولین پیوندها را ایجاد می کند و همین پیوندها موجبات استمرار روابط پنهانی را فراهم می آورند نیز به خوبی توجه کرد .4)
از نکاتی که در فرهنگ عامیانه ، ارزش تلقی نمی شود و شاید حتی ضد ارزش نیز قلمداد شود آن است که برای تشکیل زندگی مشترک ، دختری از پسری خواستگاری نماید . حال با توجه به الگوی قرآنی مورد بحث در ارتباط دختر و پسر ، پرسش اساسی آن است که آیا از نگاه دینی ، برای زندگی مشترک دختر در انتخاب شریک زندگی می تواند پا پیش بگذارد یا خیر ؟د ) جمع بندی و نتیجه گیری
:1 )
طرح داستانهای قرآنی ، صرفاٌ مطرح کردن قصه و یا رمانی نیست ، بلکه بار هدایتی آنها مورد توجه است و باید غایات داستانها و جوهره آنها را یافت و سرلوحه زندگی قرار داد . اگر قرآن مجید کتاب انسان سازی است و اگر اسلام دین کامل است ، باید برای مسأله روابط دختر و پسر طرح ، ایده و الگو ارائه نماید و چنین کاری در سوره قصص صورت پذیرفته و با تأمل در ابعاد موضوع می توان برای شرایط حاضر نکات اساسی در تعامل و ترابط دختر و پسر آموخت :2 )
در این داستان قرآنی ، بازیگران و نقش آفرینان دو جنس مخالف هستند ، که هر دو فعالند ، طرفین هر دو پیامهای سازنده برای دیگران دارند . مرد داستان ، در نهایت لقب قوی و امین را از آن خود می کند و زن داستان ، صفت حیاء را به خود اختصاص می دهد و بر بال حیاء راه می رود :3 )
در این داستان اصل ارتباط دختر و پسر ، به عنوان یک ضرورت زندگی پذیرفته شده است ولی این ارتباط ، یک ارتباط عاطفی ، پنهانی و بی حد و حصر نیست و با قیودی مورد پذیرش قرار گرفته است .4)
از نکاتی که از این الگو قابل استنتاج است اینکه دختر و پسر در روابط عادی و ضروری نه باید شرم بیجا داشته ، دستپاچه شده ، مضطرب شوند و نه باید پرخاشگری نموده و به یکدیگر اهانت کنند ، بلکه خوب است با شناخت از واقعیتهای جنس مخالف و از بین بردن ترسها ، دلهره ها ، هیجانها و نیز احساس خصومت و خشونت نسبت به یکدیگر ، با خونسردی و صلابت شخصیت با جنس مخالف برخورد نموده و از رفتار سبک ، خودنمایی و جلب توجه جنس مخالف به وظایف محوله در اجتماع عمل کنند .5 )
اگر ارتباط دختر و پسر قرار است که به ازدواج منجر گردد ، مناسبتی ندارد که یک روابط پنهانی و مکتوم باشد ، بلکه با هماهنگ نمودن خانواده ها در شرایطی تا حد قابل توجهی می توانند از یکدیگر شناخت جسمی و روحی کسب نمایند . روابط پنهانی دختر و پسر آسیبهای فردی ، اجتماعی و ... دارد که باید از آن پرهیز نمود .6)
در روابط سالم بین دو جنس مخالف . اصل نباید برتظاهر ، ریا و خودنمایی باشد . آنانی که سعی دارند با لباسهای بسیار ویژه ، آرایشهای آن چنانی و ... برای خود ایجاد جذابیت نمایند ، قطعاٌ از ضعفی درونی رنج می برند و بدینوسیله به دنبال جبران کاستی جسمی یا روحی خود هستند . وگرنه کسی که فضیلت جسمی ، عقلی و قلبی دارد ، چه ضرورتی دارد که با حرکات تصنعی در مقابل دیگران ظاهر شود ؟ شخصیتهای رشید ، خودبخود در ارتباط و تعامل برای دیگران به جهت فضایلشان زیبا جلوه می کنند .پس درارتباط سالم دختر و پسر خوب است ، هر یک به دنبال آن باشد که توانایی های علمی ، هنری ، اخلاقی ، ورزشی ، رزمی و ... کسب نمایند و طبیعی ، قوی و سالم در مقابل یکدیگر ظاهر شوند.1-
هر بار که خود را با شخص دیگری مقایسه میکنید، بخشی از اعتماد به نفستان را از دست میدهید، به داراییهای خود که دیگران ندارند فکر کنید و این را باور کنید که یگانه هستید. همیشه از برخی جنبههای ظاهری خود قدردانی کنید و خلق و خوی خود را بالا ببرید، در این صورت، اعتماد به نفس شما افزایش مییابد و این دیدگاه شما منعکس میشود.یک روز عشق