خواهرم در کوچه آرایش مکن
از جوانان سلب آسایش مکن
گیسوان از روسری بیرون مریز
بر مسیر دیدگان افسون مریز
خواهرم این لباس تنگ چیست؟
پوشش چسبانه رنگارنگ چیست؟
خو ا هرم اینقد ر طنازی مکن
با امور شهر لجبا زی مکن
در امور خویش سرگردان مشو
لا یق چشمان نا مردان مشو
پاچه ات کوتاه و برمودایی است
خشتکت چسبیده با یک جایی است
خواهرم این خط چشم ایرانی است؟
امتدادش یک کمی طولانی است
خواهرم رنگ برنزی رنگ توست؟
این دوچشمم1،2 ساعت منگ توست
چاک مانتو تا لبه باسن چر ا ؟
بردن دل از داداش و من چرا؟
خواهرم من دیده ام چت میکنی
توی چت جلب توجه میکنی
این دماغ سربالا از بحر کیست؟
بهتر از من از برا در
« میلاد شیرازی »
خیالی نیست
تو یاهو مسنجر بودم که تو بهم پی ام دادی،
یه روز تو با من چت کردی،
فرداش آیدیمو هک کردی،
بگو برات من چی بودم؟
یه آی دیه اجاره ای؟
کهنه شدم رفتی حالا دنبال روم تازه ای،
رفتی و پی ام دادی از هک کردنم،
ملالی نیست...
رفتی و با یکی دیگه چت کردی،
هیچ خیالی نیست...
یه روزم نوبت من میشه بهت پی ام بدم،
ببینی که هکت کردم،
تو لیستت اصلن addi نیست...
دروغ پسرها به دختر خانما:
هفت تا از توپ ترین دروغهایی که پسرا میگن:
1- دوست دارم ( خوب اینو از تو فیلما یاد گرفتن)
2- در مورد تو اصلن به سکس فکر نمیکنم (یه وقت فکر نکنینا . اصلن)
3- من اصلن از سکس خوشم نمیاد(دوستان بگم در چنین مواقعی قید دختر بودن رو بزنید)
4- تو همونی که دنبالش بودم هستی(ای بابا. بی ناموس خودش داره میگه دنبال ناموس مردم میافتاد)
5- بهت دست نمیزنم تا وقتی که مال من نشدی(آخی ، الهی بمیرم، دلم کباب شد.فقط نمیدونم چرا آخرش دادگاه میگه یا عقدش میکنی یا یه دست و پا)
6- من فقط نجابتت چشمم رو گرفت(اصلنم تو دلش نمیگه چه گوشتیه )
7- وقتی با تو هستم آرامش خاصی دارم(آره خوب منم هر دفعه اینو به طرفم میگم)
* البته به استثنای آقای فرهاد*
عشق چیست؟
از آتش پرسیدم عشق چیست ؟
گفت:از من سوزانتر.
از گل پرسیدم عشق چیست؟
گفت: از من زیبا تر.
از شمع پرسیدم عشق چیست؟
گفت: از من عاشقتر.
از خود عشق پرسیدم عشق چیست؟
در جواب گفت نگاهی بیش نیستم.
دیشب رؤیایی داشتم :
خواب دیدم بر روی شنها راه میروم،
همراه با خود خداوند.
و برروی پرده شب
تمام روزهای زندگیم را ، مانند فیلمی میدیدم.
همانطور که به گذشته ام نگاه میکردم .
روز به روز از زندگی را ،
دو رد پا برروی پرده ظاهر شد،
یکی مال من و دیگری از آن خدا بود.
راه ادامه یافت تا تمام روزهای تخصیص یافته خاتمه یافت.
آنگاه ایستادم و به عقب نگاه کردم.
در بعضی جاها فقط یک رد پا وجود داشت...
اتفاقا ، آن محلها مطابق با سخت ترین روزهای زندگیم بود،
آنگاه از خدای خود پرسیدم:
"خداوندا! تو به من گفتی که در تمام ایام زندگیم با من خواهی بود
و من پذیرفتم که با زندگی کنم.
خواهش میکنم به من بگو چرا در آن لحظات دردآور مرا تنها گذاشتی؟!"
خداوند پاسخ داد:
"فرزندم،تو را دوست دارم و به تو گفتم که در تمام سفر با تو خواهم بود.
من هرگز تو را تنها نخواهم گذاشت،
نه حتی برای احظه ای ،
و من چنین نکردم.
هنگامی که در آن روزها ، یک رد پا بر روی شنها دیدی،
اون رد پای من بود که تو را به دوش میکشیدم.
بهت سلام کردم ولی جوابمو ندادی.
اسمتو صدا زدم روتو برگردوندی .
بهت گفتم دوست دارم از پیشم رفتی.
برات گریه کردم بهم خندیدی.
بهت گفتم بی تو میمیرم نگامم نکردی.
ازت پرسیدم میدونی عشق یعنی چی؟
گفتی یعنی دروغ ، ولی کاش میدونستی یه عاشق هیچوقت دروغ نمیگه.
* نوشته شده توسط الناز خانم .
«اوضاع خانما در سنین مختلف»
میخوام امروز کمی وارد مسائل خانما بشم. البته با اجازه خانمای گل. خانمها در 18 سالگی مثل توپ فوتبال میمونن که 22 نفر دنبالشونن، در 28 سالگی مثل توپ هندبال میمونن که 10 نفر دنبالشونن، در38 سالگی مثل توپ گلفن که فقط 1 نفردنبالشون، در48 سالگی مثل توپ پینگ پونگ هستن که 2 نفر میخوان از خودشون دور کنند، در 58 مثل یه توپ جنگی میمونن که همه ازشون فرار میکنن.
نکته: دوستان باید خدمتتون عرض کنم که این نوشته متعلق هست به دوست ِ دوستِ من که
اسم شریفشون فرنوش خانم هست. اگر شمام مطلبی دارید که فکر میکنید دوستان دیگر لذت
میبرند خوشحال میشم که برام ایمیل بزنینش و من با کمال افتخار مطلبتون با ذکر نام خود فرد
داخل وبلاگم میزارم.
منتظر نوشته های بعدیم باشین در ظمن منو از نظرا تون بی نصیب نکنین.
گفتم دوست دارم ، گفتی خفه شو.
گفتم عاشقتم ، گفتی خفه شو.
گفتم دلم برات تنگ شده ، گفتی خفه شو.
گفتم میخوام باهات ازدواج کنم ، گفتی جدی ، گفتم خفه.
توجه: این نوشترو فرنوش خانم برام فرستادن.
به گزارش یکی از روزنامه های تهرانی مردم ایران حداقل یک مرتبه سوار الگانس میشن.
مطمئن هستم که شمام مشتاق شدین بدونین جریان از چه قرار؛ من خودم وقتی تیتر روزنامرو خوندم تعجب کردم و مشتاق شدم تا ببینم داستان از چه قرار؛ مطلب رو خوندم دیدم داستان اینه:
ماشینای نعشکش قبرستانها بنز شده، یعنی اینکه کسیکه میمیره سوار این ماشینای خوشگل میشه.
من خودم اولین بار که ماشینای بهشت زهرارو دیدم چشام گرد شده بود.
www.rsn.blogsky.com