بزرگترین وبلاگ تخصصی ، تفریحی ایرانیان

بزرگترین وبلاگ تخصصی ، آموزشی و تفریحی ایرانیان

بزرگترین وبلاگ تخصصی ، تفریحی ایرانیان

بزرگترین وبلاگ تخصصی ، آموزشی و تفریحی ایرانیان

عارفانه

خنده آدم ها همیشه از دلخوشی نیست . گاهی شکستن دلی کمتر از آدم کشی نیست گاهی دل اینقدر تنگ میشه که گریه هم کم مییاره . یک حرف ساده هم گاهی چقدر غم مییاره

مرا کسی نساخت.خدا ساخت.نه آنچنان که کسی می خواست.که من کسی نداشتم.کسم خدا کس بی کسان.او بود که مرا ساخت.
آنچنانکه خودش خواست. 
نه از من پرسیدونه از آن من دیگر م.

من یک گل بی صاحب بودم.مرا از روح خود در آن دمید.بر روی خاک و در زیر آفتاب تنها رهایم کرد.مرا به خودم وا گذاشت.عاق آسمان!کسی هم مرا دوست نداشت؛به فکرم نبود.وقتی داشتند مرا می آفریدند..می سرشتند کسی آن گوشه خدا خدا نمی کرد.
وقتی داشتم روح می پذیرفتم..شکل می گرفتم قد می کشیدم چشمهایم رنگ می خورد چهره ام طرح می شد بینی ام نجابت می گرفت فرشته نجیب و شوخ و مهربان و چابک پنجه ای با نوک انگشتان کوچک سحرافرینش آنرا صاف و صوف نمی کرد.....


وقتی داشتند کار دل را در سینه ام آغاز کنندآشنایی دلسوز و دل شناس نداشتم تا برود و بگردد و از خزانه دل های خوب بهترین را برگزیند.وقتی روح را خواستند در کالبدم بدمند هیچ کس پریشان و ملتهب دست به کار نشد تا از نزهتگه ارواح فرشتگان قدیسان شاعران عارفان و الهه های زیبایی های روح و خدایان هنر و احساس و ایمان نازترین و نازنین ترین را انتخاب کند.
وقتی...وقتی...وقتی...وقتی....

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 آبان 1385 ساعت 01:50 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد